آبشار یخی باغگل ؛ پیشنهاد آخر هفتهای جذاب برای تهرانیها+تصاویر
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۶۹۰۶۰
آبشار باغگل در شهرستان شمیرانات، بخش رودبار قصران تهران واقع شده است. در زمستان این آبشار یخ میزند که بسیار دیدنی است.
به گزارش برنا؛ اگر گردشگر باشید و عاشق طبیعت بیشک میدانید که زمستان هم پر از زیبایی و دیدنی است، یکی از این جذابیتهای زمستانی بازدید از آبشارهای یخی است.
وقتی دمای هوا به زیر صفر میرسد، آبشار منجمد میشود و به این ترتیب آبشاری یخی پدید میآید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آبشار باغگل که چندان هم برخلاف سایر آبشارهای یخی اطراف تهران چندان شناخته شده هم نیست یکی از این آبشارهاست. این آبشار در روستای باغگل قرار دارد.
فاصله روستای باغگل تا تهران حدود یک ساعت است و بسیار به پایتخت نزدیک است. شما میتوانید از اتوبان بابابی و سپس جاده لشرک به سمت فشم بروید، سپس وارد جادهای به سمت آهار، ایگل و باغگل میشوید. این روستا را میتوانید به کمک گوگل مپ نیز پیدا کنید.
کوچه پس کوچههای باغگل بسیار زیبا و البته باریک است. بهتر است خودروی خود را در همان ابتدای کوچه پارک کنید. این کوچهها به ویژه در بهار ارزش پیادهروی دارند. فراموش نکنید که توشه راهتان را از قبل آماده کنید. چون این روستا کوچک و بهتر است اقلام مورد نیازتان را خودتان قبل از رسیدن به آن تهیه کنید.
در مسیر پیاده رویتان از کوچههایی مانند بابونه و حمام عبور میکنید. بله کوچه حمام! چون در این کوچه یک حمام عمومی قرار دارد به این نام خوانده میشود.
با کمی پیادهروی به کوچهای که پله نام دارد میرسید. از این کوچه با گذشتن یک شیب نه چندان سخت وارد مسیر پیادهروی به سمت آبشار باغگل میشوید.
در بهار این مسیرخاکی پر از شکوفه و گل است، اما همین مسیر در زمستان برفی است که بازهم زیباییهای خاص خود را دارد. تا رسیدن به آبشار حدود ۴۵ دقیقه تا یک ساعت پیادهروی در پیش دارید.
قبل از رسیدن به آبشار از کنار رودخانه و جویهایی که دورتادورشان پر از برف است میگذرید. میتوانید کمی کنار رود استراحت کنید و چایی بنوشید و حتی اتراق کنید.
با ادامه دادن مسیر به آبشار یخی باغگل میرسید. معمولا در زمستان این روستا برخلاف تابستان خلوت است. بنابراین میتوانید از سکوت این فضا لذت دوچندان ببرید.
با دیدن این آبشار دل و روحتان تازه میشود، چون پر از قندیلهای زیباست. دیدن همین قندیلها به تنهایی میتواند خستگیتان را از تن در و روزمرگی و مشکلات شهرنشینی را از ذهنتان دور کند.
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: پیاده روی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۶۹۰۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمهای از بیکفایتی پهلوی
کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی میزند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سالهای حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت میشود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آنها مواجه میشدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا میشوند.
فاطمه شهروش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:
ممل یک پسربچه هفتهشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستانها وقت بچه در تهران تلف میشود. برای همین او را میفرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجرهدار است و هر روز ممل را با خودش میبرد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچهپسکوچههای محل رخ میدهد. سروکله غریبهای در شهر پیدا شده که میرود سراغ دختربچهها و زنها. طلاهایشان را میدزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب میزند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بیفایده است.
ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، میترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبانها و کلانتری نمیرسد. وقتی ریشسفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری میروند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را میدهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم. الان هم بیکار نیستیم. اعلیحضرت تازه به کشور برگشتند و ما میخواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلیحضرت به کشور برگشتن، به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار میگید؟»
چرا نوجوان ایرانی هریپاتر میخواند، اما کتاب ایرانی نه؟ممل عکس محمدرضا شاه و و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان میبیند و بو میبرد که قضیه قرار نیست به این سادگیها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشهای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاشهایشان برای گرفتن حق اشاره میکند.
از آنجا که داستان در شهر قم دنبال میشود، مخاطب با شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیتالله بروجردی نیز آشنا میشود. از محلههای قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنیتر و جذابتر میکند.
حرفهای درگوشی مردم کوچهوبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونهای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بیکفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.
ممل تهرونی یک رمان 159 صفحهای است که پسربچههای بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی میتوانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند، کدام یک از شخصیتهای کتاب مظنون اصلی است و همه آتشها از زیر سر او بلند میشود.
انتهای پیام/